او مرد متواضعی بود و خواهرش او را گرفت و فاسدش کرد و مجبورش کرد او را لیس بزند و در عوض حتی دیک او را در دهانش نگرفت و فقط او را خودارضایی کرد و او به وفور تمام شد. اما تقدیر او تحریک کننده است. بنابراین او فقط از اسباب بازی بیرون زد. چه خوب که آن را در دهان برادرش نگذاشت، وگرنه او ابتدا متوجه نمی شد. اما من فکر می کنم که او تمام موقعیت ها را به او یاد می دهد و او تبدیل به یک کونیلینگوس حرفه ای می شود.
از بین خانم ها داغ را انتخاب کرد و دومی را نادیده گرفت! و من انتظار داشتم که با دو خانم یک باندبازی جالب باشد! منتظر یک باندبازی جالب با دو تا از خانم ها بودم! عکسبرداری می تواند بسیار جالب باشد، اما بسیار متوسط بود و واقعاً جالب نبود! فانتزی من پیچ و خم های جالب داستان را به من می گوید، اما ... متاسفانه من کارگردان این فیلم نبودم!
شماره را به من بده، حداقل بیا لعنت کنیم.