خوب من نمی دانم، زیرا این سن خانم را در مادر یک مرد بالغ نمی کشد. من ترجیح می دهم بگویم که او دوست دختر او بود، اتفاقاً یک دوست بسیار با تجربه. و باید بگی که مقعدش خیلی خرابه جوانان به وضوح سیلیکونی هستند، اما شکل و اندازه بسیار خوبی دارند. اتفاقاً اسپرم داخل واژن خانم را شرمنده نکرد، معلوم است که از باردار شدن نمی ترسد! بنابراین من فکر می کنم آنها فقط یک جستجوی محبوب، پسر و مادر را شکست دادند،
این پسر نمی تواند از پس امور مالی خود برآید و نمی تواند به درستی از دخترش محافظت کند. او را نزد یک سیاهپوست فرستاد تا بدهیهایش را بپردازد، و حتی نمیدانست که دو نفر از آنها خواهند بود. و خودش بیهوده در آستان خانه رها شد. البته از دختر پذیرایی مناسبی شد و در دو بشکه زدند، اما بدهی باید بازپرداخت شود و او چاره ای جز رضایت هر دو نداشت. او این کار را کاملاً انجام داد.