به نحوی آن روز فوراً درست نشد - اول او را گرفتند، سپس به دهانش دادند. اگرچه اگر به جنبه روشن نگاه کنید، چه چیزی - بهتر بود در زندان بنشینید؟ هیچ دیک وجود ندارد، حتی یک کلمه. و با قضاوت از روی رفتارش، او عادت ندارد که خودش را انکار کند. یک ضربه زدن برای او یک تکه کیک است. تف به سرش می زند و سرو می کند. و نگهبان امنیتی - او فقط یک جستجو را ترتیب داد، بنابراین او به سرعت او را جمع کرد. پایان برای عوضی منطقی بود - دهانش پر از اسپرم و لب هایش با آن کثیف بود. و مثل گربه ای که به خامه ترش رسیده دمش را تکان می داد.
همسر این پسر عالی است - شما نمی توانید از او خسته شوید. بیدمشک او در بین مردم بسیار محبوب است. شوهر عاشق تخمک است، بنابراین برای صبحانه طعم اسپرم دیگران را می چشد. چرا، تقریباً همان چیزی است! عاشقان می آیند و می روند، اما شوهر می ماند. اینطور نیست که این زن قرار است جایی کار کند - او فاحشه نیست، تا برای آن پول بگیرد. برای او ایستادن یک لذت است، نه یک شغل!
این یک کاتساپکا است، نه یک اوکراینی)