بله، این تقدیر خودش تقریباً از شلوارش بیرون پرید تا آن مرد را بمکد. تا جایی که می توانست خود را نگه داشت. اما وقتی آن بلوند به او پیشنهاد داد که او را بفرستد، نتوانست جلوی خودش را بگیرد. و به همین دلیل شفت خود را در دهان او فرو برد، اما فقط برای خیس کردن آن. و سپس احمق او فقط گریه کرد و بیدمشک را درون خود گرفت. لذتی بود که او قبلاً ندیده بود. اما حالا او هم آزاد شده بود!
چه دختر بد اخلاقی، چقدر جرات کرد جلوی پدرش اینطوری رفتار کنه! جای تعجب نیست که او تصمیم گرفت او را مجازات کند و او را روی دیک خود بکشد. ارزش این را دارد که به این دختر احترام بگذاریم - هم هیکل و هم صورتش زیباست، اما رفتار و منش او، این مشکل دارد. پدرش باید او را بیشتر تنبیه کند.