اولین بار همیشه سخت است. بلوند با سؤالاتش دوست دخترش را برانگیخت و به او پیشنهاد داد با یک دختر رابطه جنسی را امتحان کند. و او مخفیانه در مورد آن خواب دید، بنابراین این مرحله برای او چندان دشوار نبود. وقتی دخترها همدیگر را دوست میدارند، مرد هم مثل خودش با آنها سخت میگیرد. خوشحالم که دخترها این کار را کردند. خیلی داغه!
بلوند با پیشانی خود فکر می کند و به او می گوید اگر دیک خود را بمکد و پاهایش را باز کند هیچ اتفاقی برای او نمی افتد. آیا او هزینه شهریه، تاکسی و هدایا را اینگونه پرداخت نمی کند؟ و حالا او قرار است هزینه های زندگی را بپردازد. معامله خوبی است!